جغد

ساخت وبلاگ
خداروشکر عروسی خیلی عالی برگزار شد و الان ٩٠درصد دلمشغولی هام کم شد  از دوروز قبل هم خونواده همسر خون به جیگر کردن رو به اوج خودش رسوندن  نمیدونم چرا انقد نمک نشناسن اینا  واسه ی مراسم های خودشون کم مونده ما گوشمونو هم بزنیم خون بدیم براشون اونوقت به ما که رسید فقط بدجنسی کردن  برادرشوهر که گفته بود نمیاد خوبیش این بود که ظاهر و باطنش یکی بود و جلوی رومون خودشو خوب جلوه نمیداد  اما خواهرشوهر زنگ م جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : عروسی, نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 21:25

صدای سکوت آخرین مطالب گل کاشتم معجزه به یک معجزه نیازمندیم غول کوچولوی من بخواب تا رنگ بی مهری نبینی... عمه دسته جمعی رفته بودیم زیارت سخت جون+کیک اسکار توزرد آرشیو مطالب پیوندها ساخت وبلاگ جدید در blog.ir نرم افزار مهاجرت به blog.ir وبلاگ رسمی شرکت بیان صندوق بیان پیوندهای روزانه پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان آخرین وبلاگ های به روز شده زند جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : معجزه, نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 67 تاريخ : شنبه 18 شهريور 1396 ساعت: 10:30

صدای سکوت آخرین مطالب گل کاشتم معجزه به یک معجزه نیازمندیم غول کوچولوی من بخواب تا رنگ بی مهری نبینی... عمه دسته جمعی رفته بودیم زیارت سخت جون+کیک اسکار توزرد آرشیو مطالب پیوندها ساخت وبلاگ جدید در blog.ir نرم افزار مهاجرت به blog.ir وبلاگ رسمی شرکت بیان صندوق بیان پیوندهای روزانه پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان آخرین وبلاگ های به روز شده زند جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : کاشتم, نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 1104 تاريخ : شنبه 18 شهريور 1396 ساعت: 10:30

سردرد هایی که بعد مریضیم همراهم بود چند روزیه که گوش شیطون کر دست از سر کچلم برداشته  روزایی که چشمامو باز میکردمو سرم تیر میکشید و تا اخر شب با سر بسته به کارام میرسیدم فکر میکردم واقعا زندگیم بدون سردرد چه مدلی بود؟ چرا قدرشو نمیدونستم؟  هفته ی پیش که از مشهد اومدیم مدام مهمون داشتم و مهمونی بودم  سه شنبه با دوستام دورهمی داشتیم  خیلی خوش گذشت امیدوارم ادامه دار باشه  چهارشنبه ساعت ٨صبح یکی از د جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 85 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 1:46

خطر از بیخ گوش همسر رد شد و ظاهرا تولد بنده یادشون بود و برنامه هم ریخته بود حتی  که ببرتم بیرون شام و کیک بخریم و لباس  آخه کادو اصلیم که گوشی بود رو قبل از تولد هدیه گرفته بودم  منتها انقدر که همیشه همه چی برعکسه  پدرشوهر و برادرشوهرا شب تولد توی مغازه بودن و تا همسر رسید و رفتیم بیرون شد ١١ مغازه هایی که مدنظرم بود بسته بودن و لباس منتفی شد  گفتیم خب بریم کیکو بخریم که اونم هر قنادی رفتیم یخچال جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : بخواب,مهری,نبینی, نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 79 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 1:46

هفته ای که گذشت خوب نبود  پر از استرس و تشنج که فکر کردن بهش فقط عصبی و دیوونه ام میکرد  کارم فقط پرت کردن حواسم ازون فکرا بود و امید دادن به خودم که درست میشه  نمیدونم میشه یا نه :/ ازینکه بعد از امتحانای دانشگاه هم هیچ حرکت خاصی نزدم از خودم ناراحتم  نه کلاسی نه باشگاهی نه رسیدن به پوستم و حالم  این روزا به جای انجام دادن کارایی که لازمه مدام در حال انجام کارهاییم که هیچ لزومی نداره  فقط تنها حر جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : کوچولوی, نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 74 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 1:46

بعد از یه سیل خدمتتون میرسم :) البته برای من که این بارون قشنگ بود شاید چون خسارتی به خونه و مغازه وارد نشد و اگه عین خیلی جاها خونه مون تا کمر میرفت تو آب دیگه اینو نمیگفتم  ولی خب رعد و برقاش خیلی وحشتناک بود  نصف شب با صداش از خواب پریدم دیدم همسر گوشامو نگه داشته که نشنوم و نترسم ولی خیلی صداش بلند تر ازین حرفا بود  با هربار احساس میکردیم خونه میلرزه  همسر که دید بیدار شدم گفت بیا بریم پایین ب جغد...
ما را در سایت جغد دنبال می کنید

برچسب : معجزه,نیازمندیم, نویسنده : 0sedayesokoot0013 بازدید : 81 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 1:46